-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 شهریور 1385 11:05
دیشب خسوف بود.خیلی وقت بود به آسمون و ستاره هاش خصوصا ماهش توجه نکرده بدم.بازم مامان بود که گفت خسوفه امشب. دوربین قدیمیه مامان رو در آوردم یه بوی خاصی میده بوش خوبه شاید مال مواد تمیز کننده ای بوده که مامان قدیما بهش می زده وگرنه من از این حوصله ها نداشتم هیچ وقت . با اون بو یاد بچگیام افتادم وقتی دبستان بودم خیلی...
-
a fiery ring
چهارشنبه 1 شهریور 1385 04:08
This song's from" Johny Cash" a country music singer. Love is a burnin' thing n it makes a firy ring Bound by wild desire,I fell into a ring of fire I fell into a burning ring of fire,I went dawn dawn,dawn n the flames went higher n it burns burns,burns the ring of fire,the ring of fire the taste of love is sweet,when...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 31 مرداد 1385 02:44
عقلم و زیر پا گذاشتی رفتی؛ تو من و مبتلا گذاشتی رفتی به غم زمونه ای دل ؛منو جا گذاشتی رفتی به خدا من و رسوا کردی ای دل؛ همه جا مشتم و وا کردی ای دل فتنه برپا کردی ای دل؛ من و رسوا کردی ای دل می دونم تو دیگه عاقل نمی شی ؛ تو دیگه برای من دل نمی شی من دیگه بچه نمی شم ؛ دیگه بازیچه نمی شم به تو میگم که نشو دیوونه ای دل؛...
-
تهاجم فرهنگی !!!
یکشنبه 29 مرداد 1385 03:16
it's been almost a year i started listenin' 2 iranian singers B4 that i used 2 feel that these iranian songs cant saticfy my emotions but during this golden year i changed alot n afcourse i got intrested in iranian songs but 2night...tonight that there's no1 2 comfort me...i just need those favorit songs from Chris de...
-
i have become comfortably numb
سهشنبه 3 مرداد 1385 00:56
چقدر بدم میات از انتظار... چقدر بدم میات از تذویر و دورویی... چقدر بدم میات از دلتنگی ... چقدر بدم میات از توضیح دادن... چقدر بدم میات از داشتن و خسیس بودن... چقدر بدم میات از بی خبری ... چقدر بدم میات از خالی کردن اعصاب خوردی سر معشوق... چقدر بدم میات از کسایی که سوتی میدن وفرسنگها فاصله دارین و دستت بشون نمی رسه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 تیر 1385 14:44
من تا حالا با blog sky کار نکردم و از این قالب وبلاگ خوشم نمیات .چی کارش کنم؟؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 تیر 1385 14:12
زند گی،من چنین فهمیدم که مثل رودخانه است.نمی توان گفت آن آبی که از کوه فرود می آید رودخانه را می سازد،یا آن کوه که باران را مجال جاری شدن میدهد. آن سنگ ها که که در راهند و مسیر رودخانه را می سازند،گاه راهش را کج می کنند و گاه از اثر آب به حرکت می افتند و آب راهشان می برد. نمی توان گفت کدامیک از اینها رودخانه را می...
-
چیست این افسانه هستی؟ خدایا چیست؟
جمعه 23 تیر 1385 01:52
این اولین پست این وبلاگه و امید وارم عمرش بیشتر از دو وبلگ قبلی بشه.هر دفعه به بهانه ای چند خط می نویسم و بعد فراموش میشه نوشتن... امشب خیلی گرفتم. بازم مصیبت و بازی های زندگی منو به نوشتن آورد. این روزا برای درد ی که دارم درمانی پیدا نمی شه، شاید زمان کوتاهی که کنار معشوقی مسکنی باشه اما بعدش ... اما امشب نه معشوقی...