Dear enemy

Dear enemy,is not me.it's the one i used to think he's my enemy,but after some,he became my Dear.n now he's DEAR ENEMY

Dear enemy

Dear enemy,is not me.it's the one i used to think he's my enemy,but after some,he became my Dear.n now he's DEAR ENEMY

چیست این افسانه هستی؟ خدایا چیست؟

این اولین پست این وبلاگه و امید وارم عمرش بیشتر از دو وبلگ قبلی بشه.هر دفعه به بهانه ای چند خط می نویسم و بعد فراموش میشه نوشتن...

امشب خیلی گرفتم. بازم مصیبت و بازی های زندگی منو به نوشتن آورد. این روزا برای درد ی که دارم درمانی پیدا نمی شه، شاید زمان کوتاهی که کنار معشوقی مسکنی باشه اما بعدش ...

اما امشب نه معشوقی هست نه موزیک که بم آرامش بده و نه حواسی واسه کتاب خوندن و سرگرم شدن

بجاش یه حسی هست که شاید با نقاشی بشه آروم شد.اونم نه هر نقاشی،دلم نمی خوات رنگی باشه، دلم می خوات با مدادای طراحی چهرهَ قشنگشو بکشم تا یادم نرفته ولی میدونم قلم دیگه یا دستام بیگانست شاید 5 سالی بشه که طراحی نکردم،جرئت امتحان کردنشم ندارم

من اینقدر داغونم دیگه خدا میدونه تو دل بچهاش چی میگذره....

دیگه نمی دونم چی بنویسم

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد جمعه 23 تیر 1385 ساعت 02:04 ق.ظ

نازی جون به خدا توکل کن که با توکل به او مصائب زندگی حل میشه وبلاگت رو ادامه بده بازم سر می زنم



بهنام جمعه 23 تیر 1385 ساعت 02:21 ق.ظ http://www.behnam134m.blogsky.com/

سلام نازی جان
امیدوارم که عمر وبلاگت خیلی زیاد باشه
و از این غم بیرون بیایی
دنیا خیلی از اینا بدتره و خیلی از اینا بهتر
امیدوارم که از این بدتر نشیم
به خدا میسپارمت

. جمعه 23 تیر 1385 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام ناز خوشحالم دوباره داری می نویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد